«ساترای صداوسیما» در خدمت «عشق ابدی»!

امروزه قشر وسیعی از مخاطبان معمولی محصولات فرهنگی و هنری، دغدغهای جز سرگرمی ندارند و ترجیح میدهند ضمن صیانت از باورهای شخصی و اعتقادی خود، در جمع خانواده به تماشای تولیداتی سرگرمکننده و در عین حال مطابق با نیازهای خود بنشینند.
این طیف درست همان طیفی است که میتوان آنها را مخاطب بالقوه شبکه نمایش خانگی دانست. مخاطبی که از مدیریت میلی تلویزیون رسمی کشور دلزده شده اما کماکان دل در گرو تولیدات هنرمندان داخلی دارد و حاضر نیست به راحتی نگاهش را به تولیدات مصرفی و مبتذل دیگران، آلوده کند. گروه بزرگی از هنرمندان و سرمایهگذاران فعال در عرصه شبکه خانگی هم با آگاهی و شناخت درست نسبت به همین مختصات، حالا پرچمدار تولید برنامهها و سریالهای نمایشی سرگرمکننده شدهاند و از نظر کمی و کیفی، چنان پیشرفتی داشتهاند که مدیران صداوسیما را نگران عرصه تحت انحصار خود کردند. تولد پدیده ناقصالخلقه و مجعولی به نام «ساترا» تلاشی برای التیام این نگرانی است. پدیدهای که مدعی تنظیمگری در بازار تولیدات خانگی بود و در عمل تبدیل به بزرگترین دستانداز در مسیر حیات طبیعی فعالان شبکه خانگی شده است. برای «تاسیان» خط و نشان میکشد و نگران انتشار «سووشون» است. برایش تفاوتی ندارد امضای کدام هنرمند پای کار باشد، میخواهد این بازار جدید را مختل کند؛ از عادل فردوسیپور تا مهران مدیری و سروش صحت، از تینا پاکروان و نرگس آبیار تا رضا عطاران...همه را از تیغ محدودیت و محرومیت میگذراند.
عجیب اینکه حتی یک نفر در اتاق فکرشان نیست که به آنها یادآوری کند، این ره که در پیش گرفتهاند، به سمت ترکستان است! اخلال در فرآیند تولید و عرضه محصولات خانگی، هر نتیجهای داشته باشد، حاصلش بازگشت مخاطب به تلویزیون نیست. در زمانی که جعفر پناهی بینیاز از هر مجوز و آییننامهای فیلم میسازد و تا بالاترین سطوح جشنوارههای جهانی میرود، مدعیان نظارت و ممیزی، هنوز نمیخواهند گذشتن دوره خود را باور کنند. ممیزانی که کاش میدانستند حذف و سانسور سریالها و برنامه های سرگرمی داخلی، بیشترین خدمت را به تولیداتی همچون «عشق ابدی» میکند که بیتوجه به هیچ اصولی، تنها به حراج لذت مشغول است و طعمهای حاضر و آماده برای میلیونها مخاطب تشنه سرگرمی محسوب میشود.
ارسال نظر